خلیج فارس نامی به جای مانده از کهن ترین منابع تاریخی است که از سدههای پیش از میلاد مسیح (ع) سر برآورده و با پارس و فارس نام سرزمین ملت ایران گره خورده بطوریکه عدهای معتقدند که این خلیج، گهواره تمدن عالم یا خاستگاه نوع بشر است.
به گزارش پایگاه خبرقشم به نقل از ایرنا، خلیج فارس و نام پر تو افکن آن میراث گران سنگ ایرانیان باستان است، میراثی که ایرانیان آزاد اندیش آن را برای فرزندان خود به یادگار گذاشته اند تا مایه فخر و مباهات نسل های آینده باشد و ایرانیان به خاطر بیاورند که نمادهای میهنی و ملی آنان که با پوششی از باورهای ژرف دینی و الهی مزین و متبرک شده همیشه در تاریخ می ماند و موجب بالیدن بوده و خواهند بود.
آن هنگام که تاریخ بشر مکتوب شد و جغرافی به گونه ای علمی در مقیاس با سطح و حد تحقیق و مطالعه در دوران باستان مورد بررسی قرار گرفت نام خلیج فارس جزو چهار اصل شناخته شده ای بود که به اعتقاد یونانیان کهن همگی از یک اقیانوس عظیم به وسعتی معادل همه آب های جهان سرچشمه می گرفتند و بسیار بیش از آنکه داریوش هخامنشی امپراطور ایران در کتیبه های خود از دریای پارس سخن براند، حتی غیر ایرانیان هم این پهنه آبی را با نام پارس می شناختند.
آبراه خلیج فارس یا دریای بزرگ پارس از عهد باستان به لحاظ اقتصادی و بعدها به جهت اهمیت جغرافیایی و سیاسی آن مورد توجه همه اقوام بوده و تقریبا از هنگام آمدن آریاییان به فلات ایران که از هزاره دوم تا هزاره اول پیش از میلاد انجام گرفته خلیج فارس و سواحل آن محل سکنای ایرانیان بوده که به تدریج در سر تا سر فلات ایران جای گرفتند و موجب ارتباط فزاینده پر ارزش اقتصادی خلیج فارس با تمامی جهان شدند.
ایرانیان از همان آغاز حضور خود در سرزمین مقدس خویش به ارزش های بی مانند دریای پارس پی برده و در جهت سیادت دریایی خود بر این سرزمین کوشیدند، به طوری که بزرگترین پایگاه دریایی را کورش در بحرین تاسیس کرد و بدین ترتیب نخستین نیروی دریایی قدرتمند را ایرانی ها در خلیج فارس ایجاد کردند.
کورش در سال ۵۳۹ پیش از میلاد پس از فتح بابل چون ایجاد نیروی دریایی و بازرگانی را برای حکومت نوپای هخامنشی ضروری دانست، برای نخستین بار جزیره بحرین را به صورت پایگاه مهم دریایی ایران در آب های خلیج فارس در آورد.
وی همچنین در حوالی بوشهر امروزی اقامتگاه اختصاصی داشت و بعدا هخامنشیان شهری به نام «ته اوکه» در همین محل بنا نهادند، لوحه های تخت جمشید نیز بیشتر به هیات هایی اشاره می کند که در زمان داریوش به این منطقه رفت و آمد داشته اند.
ایرانیان همچنین نخستین ملتی بودند که از راه خلیج فارس درهای تجارت جهانی را در منطقه خلیج فارس گشودند، بطوریکه داریوش به جهت برقراری ارتباط دریایی خلیج فارس با کشورهای بزرگ آن زمان مانند مصر و کشورهای ساحلی دریای مدیترانه اقدام به حفر کانال داریوش (کانال سوئز) بین دریای سرخ و دریای روم (مدیترانه) کرد و بعد از آن نیز سواحل خلیج فارس و بحرین همواره به وسیله شاهزاده های هخامنشی که در فارس و کرمان حکومت می کردند، اداره می شد.
«در زمان اشکانیان نیز ایرانیان بر خلیج فارس و جزایر آن تسلط داشتند، محمد بن جریر طبری مورخ ایرانی در کتاب خود به اعرابی اشاره می کند که در زمان اشکانیان در بادیه و حجاز دچار قحطی و فشار سیاهان شدند و به بحرین که جزو قلمرو ایران بودند، آمدند.» بنابراین ملاحضه می شود که در زمان اشکانیان عرب ها نزدیک ترین راه را برای رهایی و نجات خود سرزمین ایران دانسته و از حجاز به بحرین آمدند.
ساکنان باستانی خلیج فارس نخستین کسانی بودند که روش دریانوردی را آموخته و کشتی اختراع کرده و شرق و غرب را به یکدیگر پیوند داده اند و کـشتی های ایرانیان اول طول رودخانه سند را تا کرانه های اقیانوس هند و دریای عمان و خلیج فارس را پیمودند و سپس شبه جزیره عربستان را دور زده و تا انتهای دریای سرخ کنونی رسیدند.
خلیج فارس، نام تاریخی آب هایی است که از زمان باستان تا به حال به کار برده شده است و بنا بر مدارک متقن، خلیج فارس از هزاران سال پیش نه توسط ملت هایی که با ایرانیان مراوده داشته اند، از جمله یونانیان و رومیان با عنوان دریای پارسی نامیده شده است، عرب ها نیز قرن ها آن را «خلیج فارس» یا «بحر الفارس» نامیده اند.
خلیج فارس با همین نام طی هزاران سال گذشته شناخته شده و تمامی کشورها و اقوام مختلف از جمله اعراب از این نام استفاده کرده اند.
به تحقیق تمامی متون قدیمی جغرافی جهان از نقشه های هکاتایوس و بطلمیوس، تا آثار جغرافیدانان و جهانگردان مسیحی و مسلمان شعبه ای بزرگ از اقیانوس هند را که از جنوب ایران به موازات بحر الحمر، تا قلب دنیای قدیم پیش رفته است خلیج فارس یا دریای فارس خوانده اند.
از سده های هفتم و هشتم قمری و میلادی همه عالمان از جمله آناکسی ماندر، هکاتوس، هرودوت، اراتوستن، هیپارک، پومیونی مله، کراتس مالوس، استرابون، بطلمیوس، مایکروپیوس، ایزیدورسویلی، محمدبن موسی الخوارزمی، ابوزید بلخی، ابن سرابیون، ابن رسته، ابن فقیه، قدامه، ابن فضلان، ابن خردادبه، مسعودی، اصطخری، ابن حوقل، مقدسی، ناصر خسرو، ادریسی، جیحانی، فرازی، بیرونی، ابن جبیر، یاقوت، قزوینی، مستوفی، ابن بطوطه، حافظ ابرو، شرف الدین علی یزدی، ابوالغازی و نظایر آن دریای جنوب ایران را تحت عناوین و اسامی خلیج فارس، خلیج پارس، دریای فارس، بحر الفارس، بحر فارس، سیوس پرسیکوس، ماره پرسیکوس، گلف پرسیک، پرژن گلف و پرزشیر گلف یاد کرده اند.
خلیج فارس طبق اسناد موجود از هزاره هشتم قبل از میلاد مورد استفاده تجاری و نظامی ملل دنیای قدیم قرار گرفته است و در سنگ نوشته داریوش هخامنشی در مصر متعلق به سال ۵۱۵ تا ۵۱۸ پیش از میلاد، که هنگام حفر کانال سوئز به دست آمده است، در عبارت «درایه تپه هچا پارسا آیی تی هنی» به معنای دریایی که از پارس می رود یا سر می گیرد، نام دریای پارس آمده است.
ایرانیان در روزگار هخامنشی این دریا را «پارسا درایا» یا دریای پارس می خواندند و در کتیبه های که از داریوش در تنگه هرمز نیز یافت شده، عبارتی پیرامون دریایی که از «پارس رود» سرچشمه گرفته است به چشم می خورد.
در کتاب حدود العالم به عنوان قدیمی ترین کتاب جغرافیا به زبان فارسی که حدود هزار سال قبل تالیف شده آمده است: «خلیج پارس از حد پارس برگیرد، با پهنای اندک تا به حدود سند.» می توان گفت از هنگامی که بشر تاریخ نویسی را آغاز کرد دریای جدا کننده فلات ایران از شبه جزیره عربستان را «دریای فارس» یا «خلیج فارس» نامیده است و در هیچ یک از ادوار تاریخی نام دیگری به آن نهاده نشده است.
چندین دهه از کوشش های برنامه ریزی شده برخی از کشورها (با پشتوانه دلارهای نفتی) برای تغییر نام تاریخی خلیج فارس می گذرد. آبراهی که ایران را از شبه جزیره عربستان جدا می سازد بر اساس تمام اسناد تاریخی/ جغرافیایی، نقشه های موجود از یونان باستان تا دوره معاصر و همچنین بیانیه های سازمان ملل متحد «خلیج فارس» نام دارد و حتی در نوشته ها و نقشه های عربی که پیش از دهه ۱۹۶۰ به چاپ رسیده اند از عنوان «الخلیج الفارسی یا بحر فارس» استفاده شده است.
از خلیج فارس حتی در بخشی از سرود ملی قدیمی مصر نیز نام برده شده است، جایی که می گوید: «حدود نامن الخلیج فارسی حتی بحر الابیض» یعنی مرزهای ما (اعراب) از خلیج فارس تا دریای مدیترانه است.
تحلیل گران می گویند خواندن این خلیج به نام های دیگر، تنها یک حرکت سلیقه ای نیست بلکه دولتی مانند آمریکا می تواند با یک نام، تغییرات ژئوپولتیک در منطقه ایجاد کند تا با استفاده از آن همواره در قلب زمین و بیضی راهبردی انرژی حضور داشته باشد.
در منطقه ای که 70 درصد از منابع نفتی و ۴۰ درصد از منابع گازی دنیا وجود دارد. ولی ایران هیچ گاه آن کشوری نبوده که به راحتی به استکبار جهانی و ایادی آن باج دهد.
موضوع تغییر نام خلیج فارس از دهه سوم قرن بیستم به دنبال سیاست فارسی زدایی انگلیس ها در منطقه خلیج فارس مطرح شد و هدف اصلی سیاست یادشده توسعه سرزمینی انگلستان در منطقه خلیج فارس بود که تنها مانع اصلی آن را باید هویت ایرانی دانست که سالیان دراز بر منطقه خلیج فارس سایه افکنده بود.
تحلیل غالبی که وجود دارد این است که در ماجرای خلیج فارس و خلیج عرب، باز هم رد پای یک دولت بیگانه در میان است و اعراب نیز به تحریک این دولت (به دلیل وابستگی های همهجانبه به آن) به خود اجازه داده اند که از نامی جعلی برای خلیج فارس استفاده کنند و به قولی: خلیج عرب کنند آرزو، تفو بر توای چرخ گردون تفو.
استان هرمزگان با دارا بودن بیش از ۹۰۰ کیلومتر مرز دریایی از سواحل شرق استان (جاسک) در دریای عمان تا سواحل نیلگون خلیج فارس در شرق استان (پارسیان) و برخورداری از جزایر ۱۴ گانه خلیج فارس، یکی از مهم ترین و راهبردی ترین استان های ایران است که از جاذبه های منحصر به فردی چون جنگل های بی همتای حرا و مرغوب ترین مروارید جهان و ده ها اثر تاریخی و طبیعی برخوردار است.
خلیج فارس با گستره نزدیک به ۲۳۷ هزار و ۴۷۳ کیلومتر مربع بین ۲۴ تا ۳۰ درجه و ۳۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ تا ۵۶ درجه و ۲۵ دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ واقع شده است و جزیره زیبای قشم، همچون نگینی بر پهنه آب های نیلگون آن می درخشد.
جزیره قشم با مساحتی معادل هزار و ۴۹۱ کیلومتر مربع به عنوان بزرگترین جزیره خلیج فارس شناخته می شود.
این جزیره زیبا تا ساحل بندرعباس حدود ۲۰ کیلومتر فاصله داشته و دارای طول جغرافیایی ۸۸/۵۵ درجه و عرض جغرافیایی ۸۹/۲۹ درجه است.