مساجد اساس سیره سیلمانیهاست
تمام جنگ عالم اسلام با غرب بر سر یک مسجد بوده زیرا منظومه فکری حاکم بر مساجد است که میتواند به ایجاد سیره سلیمانیها یا پدید آمدن داعش مسلکان بیانجامد.
به گزارش پایگاه خبری ساحل قشم، مغز متفکر انقلاب اسلامی ایران مکتب را طرحی جامع، هماهنگ و منسجم میداند که کمال انسان و دستیابی به سعادت همگانی را به عنوان هدف نهایی خود دنبال میکند. مکتب در نگاه این علامه شهید دارای خطوط اصلی و روشها، بایدها و نبایدها، خوبها و بدها، دردها و درمانها و مسوولیتهای مشخص است. شهید مطهری تصریح دارد که مکتب منبع الهام این تکالیف و مسوولیتها برای تمامی افراد میباشد.
طرز تفکر هر مکتب نسبت به جهان هستی در واقع زیرساز و تکیه گاه فکری آن مکتب است. و آن هنگام که رهبر معظم انقلاب میفرمایند «به حاج قاسم شهید عزیز به چشم یک فرد نگاه نکنیم، به چشم یک مکتب، راه، مدرسه درس آموز نگاه کنیم» یکی از برداشتها میتواند آن باشد که باید نگرش سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به جهان هستی که شالوده مکتب حاج قاسم نیز هست شناخته شده و در جامعه ترویج، تبیین و به سیرهای عملی تبدیل شود.
بیشک طلایهدار یک مکتب، خود بهترین تبیینگر آن نیز خواهد بود. بر این فرض، برای فهم مکتب حاج قاسم باید کلام و نگرش وی را شناخت؛ به قدر وسع بدان جامه عمل پوشاند و پس از آن برای تبدیل این مکتب به سیره عملی جامعه کوشید.
شهید سلیمانی به عنوان یکی از موثرترین فرماندهان نظامی جهان اسلام، تمام جنگ عالم اسلامی با غرب را تنها بر سر یک مسجد میداند و آن مسجد الاقصی است. مکانی مقدس و استراتژیک که منظومه فکری جهان اسلام و استکبار حول آن در تقابل است. بنابراین سلیمانی و داعش هر دو را میتوان زاده و تربیت یافته مساجد دانست اما، با تکیه گاههای فکری کاملا متضاد.
خروجیهای یک تکیهگاه فکری میشوند فهمیدهها، طهرانیمقدمها، حججیها، تختینژادها، سلیمانیها و فخریزادهها؛ و نگرشی دیگر به داعش و جند الشیطان میانجامد. از این رو باید برای فهم مکتب سلیمانی، مساجد، کارکردها و مکاتب حاکم بر آنها را شناخت.
مکتب سلیمانی مساجد را به سه قسم تقسیم می کند. نخستین آن، مسجدی آگاه ساز و تربیت کننده است. اهالی این مسجد برای اسلام و مسلمانان اعم از شیعه و سنی به طور خاص و برای مستضعفین عالم به طور عام، هم مدافع فرهنگی و هم مدافع نظامی تربیت میکند. مدافعانی مسجد بنیان که عملکرد و اثربخشی اقداماتشان در دفاع از حریمهای فرهنگی و نظامی در چارچوب دولتها، وزارتخانهها و یا تشکلهای پارلمانی نمیگنجد. این همان مسجدی است که ثمره آن میشود شهید سلیمانی، شهیدی که از مکتب انسانساز این مسجد تعالی یافته و امروزه به عنوان اساس مکتب حاج قاسم باید مورد واکاوی و غبارروبی قرار بگیرد.
کارکرد دومین قسم از مساجد مطرح در مکتب شهید سلیمانی آن است که، خودآگاه یا ناخودآگاه روح بیتفاوتی، بیانگیزگی و تفکر «به من چه مربوط» را در جامعه اسلامی رسوخ میدهد. مسجدی که در کشور، شهر و حوالی ما نمونههای آن بعضا به وفور یافت میشود. مساجدی که متولیان آن با رفتار بر اساس میل مخاطبان باعث تزریق بیانگیزگی و بی توجهی در جامعه اسلامی میشوند.
داعش و جبهه النصره و دیگر نمونه آنها نیز مولود منحوس مسجدی است که وظیفه آن انفجار ماشین اسلام است. این سومین گونه از مساجدی است که مکتب حاج قاسم برای عالم اسلامی برمیشمرد و ثمرات مخرب آن نیز در گستره منطقهای و جهانی محسوس و مشهود است.
فروپاشی یک مکتب آنجایی است که پیروان آن متفرق شوند. اگر مسجدی نیروی انسانی خود را به هر دلیلی از جمله غفلت از مولفههایی همچون اصول جذب حداکثری، کادرسازی و جوانگرایی از دست بدهد، پایههای مکتب آن نیز به طور جد با خطر فروپاشی مواجه شده و نفوذ دشمن در آن قطعی است.
توجه به مکتب حاج قاسم همان توجه به لزوم وابستگی مسجد به اسلام و انقلاب است. بنابراین برای آنکه مکتب حاج قاسم به سیره عملی جامعه اسلامی تبدیل شود باید در مسیری گام برداشت که مساجد آگاه ساز و تربیت کننده تقویت، مساجد پرچمگونه اصلاح و تفکر حاکم بر مساجد داعش پرور نابود شود.
یادداشت: مجتبی نوزرنژاد