قلمی به قداست یک قسم
سوره ای به نام قلم و سوگندی به نامش، هیچ کلام دیگری بر نقش ارزشمند این واژه تاکید نخواهد کرد. "ن و القلم و ما یسطرون" پایگاه خبری ساحل قشم به مناسبت فرا رسیدن چهاردهم تیرماه "روز قلم"، میزبان دو شاعر و ادیب پرآوازه کشور که در قشم کمتر شناخته شده اند، بود.
سیمین شکوهی متخلص به سوسن شکوهی، شاعری پرتوان در عرصه شعرهای کلاسیک و سپید در کنار سید محمد امین جعفری حسینی شاعر، نویسنده و فعال اجتماعی که نامی پرآوازه در ادبیات و شعر کشور دارند.
هر دو اهل استان های جنوبی کشور و کارمند سازمان منطقه آزاد قشم هستند، هر دو سابقه ادبی و فرهنگی خود را متاثر از محیط خانواده به ویژه نقش تاثیرگذار پدربزرگ و علاقه به مطالعه کتاب در کودکی و نوجوانی می دانند، با نقاط احساسی و علایقی نزدیک به هم و ذائقه ای حساس نسبت به آلام اجتماع و بازتابی که در اشعارشان هویداست.
ساحل قشم: بانو شکوهی لطفا خودتان را معرفی کنید و تعریفی از سوابق کاری و فعالیتی خود برای ما و خوانندگان مان داشته باشید.
سوسن شکوهی: اهل کازرون هستم و افتخار داشتم که از سال ۱۳۷۴ ساکن شهر قشم باشم. در حال حاضر به عنوان رییس واحد آمار و کنترل پروژه در مدیریت طرح و برنامه سازمان منطقه آزاد قشم در خدمت مردم جزیره هستم.
علاقه به ادبیات در خانواده ما موروثی است و من از سن چهار سالگی و تحت تاثیر پدربزرگ ادیبم، حافظ اشعار فردوسی، حافظ، سعدی، خیام و دیگر بزرگان شعرو ادب بودم.
جناب آقای قاسم صرافان، یکی از شعرای مطرح کشور، پسر دایی و بانو خورشید صرافان که به عنوان یکی از ادیبان خوب شهر کازرون شناخته شده اند، خاله من هستند.
ساحل قشم: از چه سنی شروع به سرودن شعر کردید و در چه قالب هایی شعر می گویید؟
سوسن شکوهی: از کلاس سوم ابتدایی شروع به نوشتن داستان های کودکانه کردم.
نخستین شعر را در سن چهارده سالگی سرودم که از سوی زنده یاد ناصر مردانی از مشاهیر و بزرگان ادبیات کازرون و ایران مورد ویرایش قرار گرفت، هرچند که در هیچ کلاس آموزشی و ادبی در این زمینه شرکت نکردم اما دلیلی برای ادامه راه در این وادی شد. اشعارم در قالب کلاسیک بود تا سال ۱۳۶۳ که به شهر میناب نقل مکان کردم.
از سال ۱۳۶۴ به عنوان کتابدار در اداره ارشاد اسلامی میناب مشغول به کار و مفتخر به شاگردی آقای محمد رضا صحیفی شدم.
در محضر ایشان بود که با شعر سپید آشنا شدم و شروع به سرودن در این قالب کردم. حضوری پررنگ در انجمن های ادبی و شب های شعر داشتم که با توجه به حال و هوای آن روزهای کشور بیشتر در مورد دفاع مقدس و رشادت های رزمندگان سروده می شد.
قبولی در دانشگاه ارتباطم را با انجمن های شعر قطع کرد و چند سالی به دلیل مشغله های درسی، شغلی و فعالیت های ورزشی از نوشتن جدا ماندم.
سال ۱۳۸۹ بود که به واسطه رسانه های مجازی و تسهیل در ارتباطات، مجددا شروع به سرودن اشعار سپید کردم و با شرکت در گروه های ادبی فعالیت خود را از سر گرفتم. در همین ایام با بهره گرفتن از آموزش های شاعر عزیز و گرانقدر جناب آقای استاد مهدی اسدی، سرودن اشعار کلاسیک را هم شروع کردم که جا دارد از ایشان به خاطر تمام زحماتشان قدردانی کنم.
ساحل قشم: شاعر، نویسنده، فعال اجتماعی، وکیل و … آقای جعفری، شما به عنوان یکی از گنجینه های جزیره در حوزه فرهنگ و ادب کشور، برایمان از خودتان و شیوه ورودتان به این عرصه بگویید.
سید امین جعفری: در سال ۱۳۵۷ در شهر برازجان در خانواده ای که در محل زندگی شان معروف بودند که بسیار متفاوت هستندپا به این دنیا گذاشتم.
پدربزرگم یک فرهنگی و بنیان گذار آموزش و پرورش نوین در روستاهای شهرستان دشتستان استان بوشهر بود و مبدع سیستم تربیت معلم و فراگیری آن.
عمو و عمه من هم شاعر بودند وحتی لالایی هایی که برایم خوانده می شد، صرفاً برای سید محمد امین سروده شده بود.
وقتی همه همسالان من به این فکر می کردند که چه چیز گرانبهایی از پدربزرگ بخواهند، من مشتاق به ارث بردن گنجینه باارزش کتاب ها و کتابخانه اش بودم. بطوری که نخستین شغلم در سنین کودکی این بود که داوطلبانه کتابدار کتابخانه پدربزرگ شدم.
نخستین شعرم را در سن هشت سالگی با دستکاری یکی از اشعار کودکانه گفتم و آغاز سرایش اشعار جدی ترم زمانی بود که متوجه شدم پسردایی شهیدم، مفقودالاثر شده و شعری را هدیه به روح ایشان کردم.
بیشتر شعر سپید می گویم. به نظر می آید که سرایش شعر سپید آسان تر است چون قالبی رعایت نمی شود. ولی من معتقدم سخت ترین نوع شعر، شعر سپید است زیرا تمام داشته هایی که باعث جلب توجه و جذب مخاطب می شود مانند قافیه، وزن، ردیف را ندارد. شاعر باید چیزی بسراید که مخاطب با آن زندگی کند و لذت ببرد. به عبارت دیگر، تمام زیبایی ها را باید با سرمایه کمتری در شعر سپید ایجاد کنیم.
ساحل قشم: وجه مشترک شما و بانو شکوهی پرورش یافتن در خانواده هایی فرهنگی و اهل هنر بود. علاقه به پدربزرگ باعث شد به سمت هنر بروید یا خودتان هم علاقه داشتید؟
سید امین جعفری: برای بعضی ها شعر یک دیوار برای تکیه و رفع خستگی است، برای بعضی ها شعر یک خانه برای زندگی. برای من مانند خانه بوده. آنقدری که امین جعفری شاعر هستم، امین جعفری وکیل یا کارمند منطقه آزاد یا غیره نبودم. همیشه دوست داشتم کنار اسمم عنوان شاعر، نویسنده و فعال اجتماعی دیده شود.
بخشی از این حس برمی گردد به علاقه ای که در سنین کودکی برایم شکل گرفت. بزرگ شدن میان خاندانی که در شب نشینی هایشان مشاعره، حافظ خوانی و شاهنامه خوانی رواج داشته، ظرفیتی مانند کتابخانه پدربزرگ که در اختیارم بود و داشتن معلمانی که مشوق مطالعه و کتابخوانی بودند، همه در کنار هم در ساختن این امین جعفری شاعر نقش داشته اند.
*شاعر شعر می نویسد و جهان وسیع تر می شود
ساحل قشم: بانو شکوهی شما رییس واحد آمار و کنترل پروژه هستید، بین یک کار جدی که با آمار و ارقام سر و کار دارد و ذوق لطیف شاعری چگونه تعادل برقرار می کنید؟ و شما چطور آقای جعفری؟ این تعادل بین شعر و نویسندگی را با وکالت و مدیریت چگونه هماهنگ می کنید؟
سوسن شکوهی: اعداد و ارقام هم ریتم و موسیقی خودش را دارد! ادب و ادبیات حسی است که در ذات انسان جای دارد. در کار جدیت لازم است و در ادبیات نرمش و من سعی کردم این دو مقوله را به خوبی مدیریت و رعایت کنم.
سید امین جعفری: وقتی در کار دادگستری و وکالت بودم این سوال از من به کرات پرسیده می شد. به طوری که یکی از دوستان مرا به عنوان “کسی که روزها دنبال پرونده ها می دود و شب ها دنبال پروانه ها”، معرفی می کرد.
من از هر دوی اینها به نفع هم استفاده می کردم. در نوشتن لایحه ها شعر کمکم می کرد که روان و تاثیرگذار بنویسم و برعکس، از پرونده هایی که داشتم در شعرها و داستان هایم استفاده می کردم. گاهی وقت ها این دو مقوله خوب به داد هم می رسند.
ساحل قشم: برای ما بفرمایید که در حال حاضر در حیطه شعر و شاعری جزیره و کشور چه فعالیت هایی دارید و چند کتاب منتشر شده و یا در دست انتشار دارید؟
سوسن شکوهی: در حال حاضر با هیچ انجمنی همکاری ندارم ولی در رسانه های مجازی بنا به تاکید و پیگیری دوستان، برنامه نقد و بررسی آثار سایر عزیزان شاعر را به عهده دارم.
هر ساله در همایش ها و برنامه های ادبی مختلفی در کشور شرکت میکنم. همایش “دل عالم” در استان کرمان و برنامه های مختلفی که از سوی کانون های ادبی استان های فارس و تهران برگزار می شود، بخشی از آن هاست.
اثر چاپ شده ای ندارم ولی دو مجموعه سپید و کلاسیک آماده چاپ دارم که امیدوارم پس از طی مراحل اداری و عقد قراردادهای لازم، به زودی چاپ شود و در اختیار علاقمندان عرصه شعر قرار بگیرد.
سید امین جعفری: حدود ۱۱ کتاب شعر و داستان چاپ شده دارم و چندین اثر در نوبت ویرایش و چاپ. سه مجموعه جدید هم در دست نگارش دارم.
“هم قصه ها” روایت سه نسل از یک خانواده، “دغدغه های یک مستاجر همیشگی” که بازتابی از دردهای یک مستاجر است و “فرهنگ اصطلاحات اداری ایران” که در آن به روانشناسی و جامعه شناسی عقب ماندگی های اداری و ارادی پرداخته ام.
ساحل قشم: اشعار هر دو بزرگوار را می خوانیم و پیگیری می کنیم. اشعار هر دوی شما بزرگواران، غمگین و تلخ است. علت چیست؟
سوسن شکوهی: آنقدر معضلات اجتماعی زیاد است که چیز دیگه ای دیده نمی شود. شاعر تحت تاثیر آنچه از جامعه می بیند، شعر می گوید. اشعارم غمگین است زیرا تصویری که از اجتماع می بینم همین گونه است.
سید امین جعفری: شاعر اجتماعی دوست دارد به دردهای اجتماعش بپردازد. من افتخار می کنم که مردم نام مرا با اشعارم در مورد زلزله بم، دانش آموزان سوخته مدارس کشور، محیط بانان شهید، زیادتر شدن کویر، سیلزده ها و زلزله زده ها می شناسند. شعرهای من بازتاب جامعه است. متاسفانه کشورم غمگین است و اشعار من هم طعم آن را می دهد.
*شعر خوب حاصل جوشش و کوشش است
ساحل قشم: در خلال صحبت هایتان متوجه شدم که در قشم فعالیت ادبی ندارید. دلیلش چیست و بفرمایید که فضای فرهنگی و ادبی جزیره را چگونه می بینید؟
سوسن شکوهی: در قشم شعرای بسیار خوبی داریم از جمله آقای دکتر محمد امین جعفری که در خدمتشان هستیم و بانو امینه دریانورد که از شعرای بسیار خوب هرمزگان و ایران هستند.
در منطقه ای زندگی می کنیم که اِلمان های ارزشمندی برای سرودن و ظرفیت های ادبی بسیاری دارد ولی این همه توان جزیره نیست در واقع پتانسیل جزیره خیلی بیشتر از این است. اینجا منطقه ای است که بیشتر مردمش درگیر کار هستند. اهل دانش و ادیبانش به دلیل دو یا سه شغله بودن، با وجود اینکه دانش و مهارت کافی را برای آموزش علاقهمندان دارند عموماً فرصتی برای برگزاری جلسه و ارایه تجربیات خود نمی یابند.
اطلاعرسانی و حمایتی که باید از این بخش صورت بگیرد خیلی کمرنگ است و نیاز به حمایت های بیشتری از سوی متولیان فرهنگی جزیره دارد. قشم نیاز به برگزاری همایش ها، دعوت از شعرا و ادیبان مطرح کشور و فراهم سازی زمینه های لازم برای معرفی آثار فاخر با حضور آنان و ترویج فرهنگ استفاده از قلم و سرایش دارد.
سید امین جعفری: شعرا در شهر خودشان معمولاً غریب هستند حتی اگر در کشور معروف باشند! یا جلوی چشم هستند و دیده نمی شوند. من به نوبه خودم اگر کمکی خواسته شود و در صورتی که فرصت داشته باشم در خدمت همه علاقمندان این عرصه هستم.
اگر از من بپرسید بزرگترین کاری که کردی چیست، می گویم تربیت، آموزش و معرفی شعرایی که الان چهره های مطرح ادبیات ایران هستند. برگزاری سلسله کارگاه های آفتاب گردان که با هدف تربیت شاعران نوجوان و جوان برنامه ریزی شده بود. ولی در قشم چنین تشنگی برای کار نمی بینیم. شعر خوب نیازمند جوشش در کنار کوشش است. قشم یک نقطه مستعد شعر و داستان خیز است. شعرا در خلوت و آرامش می توانند اشعار زیبایی در این منطقه خلق کنند. اما باید آموزش در کنار برنامه ریزی منسجم وجود داشته باشد.
ساحل قشم: امروز فرهنگ و هنر جزیره را در چه نقطه ای می بینید؟
سوسن شکوهی: افزایش مهارت های ادبی نیاز به توجه، برنامه ریزی و تخصیص بودجه دارد. انجمن شعر قشم ظرفیت های ارزشمندی دارد ولی این کافی نیست.
این که جامعه فعلی قشم با حدود ۱۵۰ هزار نفر جمعیت فقط یک انجمن ادبی دارد، نیازمند یک نگاه آسیب شناسی است. در شهرهای دیگر چندین انجمن فعال وجود دارد که برگزار کننده کارگاه ها و همایش های مختلفی هستند.
سید امین جعفری: مشکل ما نداشتن برنامه های فرهنگی هدفمند است. مردم ما به معروفیت بیشتر از تاثیرگذاری اهمیت می دهند. شاعران را دوست داریم نه به خاطر فضل و دانش شان، بلکه به دلیل معروفیتشان. بنابراین نمی توانیم انتظار داشته باشیم فرهنگ عمومی کشورمان مطالبه گر یک شعر خوب و یا داستان خوب باشد. نتیجه این می شود که مولانا مهجور می ماند اما برداشت های معمولی از نویسندگان خارجی در گوشی های همراه دست به دست می چرخد.
چرا ترانه یا شعر را با صدای خواننده بارها و بارها زمزمه می کنیم ولی به دنبال نام خالق اثر نیستیم؟ متاسفانه فرهنگ یک موضوع فوق برنامه برای ماست.
هیچ اراده جدی ای برای پیشرفت در حوزه فرهنگ و ادب وجود ندارد. در انجمن ادبی قشم استعدادهای بسیار خوبی وجود دارد، اما برنامه ای برای ارتقاء دادن به این استعدادها نیست. در فضاهای آموزشی-فرهنگی جزیره برنامه ای مشخص برای مطالبه گری و ایجاد انگیزه وجود ندارد.
به عنوان مثال، بزرگترین رویداد سینمایی کشور که جشنواره فیلم های فجر است برای نخستین بار در جزیره، هم زمان با سراسر کشور اکران می شود. کار ارزشمند و بزرگی بود. اما چند درصد از مردم مطلع شدند؟ چند درصد از علاقمندان جدی سینما مطلع شدند؟ چند درصد از آن افراد مطلع استقبال کردند؟ چقدر از نهادهای مرتبط با فرهنگ و هنر با حضورشان به نهادینه سازی این فرهنگ کمک کردند؟ صندلی های خالی سینما در جزیره ای که چندین دانشگاه و چندین نهاد فرهنگی دارد، سوال بزرگی در ذهن ایجاد می کند!
فرهنگ و ارشاد چگونه می تواند با بودجه کمی که حتی کفاف حقوق کارمندانش را هم نمی دهد، برنامه ریزی کند، آن هم با تنوع فرهنگی که در جزیره وجود دارد. بافت های مختلف سنی، جنسیتی، مذهبی و قومیتی.
مطالبه گران قشم چقدر به این حوزه پرداخته اند؟ چند رسانه در قشم به موضوع روز قلم پرداخته و در مقوله فرهنگ و هنر ورود کرده است؟ کودکان و نوجوانانی که در این جزیره پا می گیرند، باید چیزی از مقوله فرهنگ به ارث ببرند اما منطبق با چه برنامه و آموزشی؟ فرهنگ جزیره نیاز به برنامه و معرفی دارد.
ساحل قشم: و کلام آخر؟
سوسن شکوهی: کتابخانه ها را خالی نگذارید تا می تونید کتاب بخوانید و بنویسید تا فرهنگ غنی فارسی از بین نرود. خوشبختانه در قشم کتابخانه خوبی داریم که می تواند پشتوانه خوبی برای حفظ و گسترش دانش و ادبیات ایران زمین باشد. در انتها روز قلم را به همه علاقمندان فرهنگ و هنر تبریک می گویم و از شما به خاطر فراهم نمودن این امکان که بتوانم با جامعه محلی قشم ارتباط برقرار کنم، سپاسگزارم.
سید امین جعفری: من هم به نوبه خودم این روز را تبریک گفته و امیدوارم حوزه فرهنگ و هنر جزیره، از امکانات و برنامه ریزی مدونی جهت آموزش و پرورش استعدادهای ناب در قشم بهره مند شود.
ساحل قشم: از حضورتان در این مصاحبه تشکر می کنیم و روز قلم را به همه ادیبان و فرهیختگان جزیره و کشور تبریک می گوییم و در این روز خجسته یاد و نام بانوی قلم جزیره بانو “فاطمه دژگانی” را گرامی می داریم.
معصومه مشار/ساحل قشم