شعرای قشم
-
دستهبندی نشده
زمستان تب کرده
رنگ از صورت درخت پريدهمچونخنده از لب هایترنگ پریده تر زمستانيستتب كردهكه گرگ های زخمی رابه آغوشممی کشاند كه اين…
بیشتر بخوانید » -
دستهبندی نشده
مسلخ عشق
دوستت دارم و این سینه ی طوفانی رابه که توضیح دهم شرح پریشانی را بسته های کدئین ، هیچ نمی…
بیشتر بخوانید » -
دستهبندی نشده
داروی همه دردها
دردمان پولست و قطعاً راهِ درمان نيز همجان فدایش باد و قلباً ، دین و ایمان نيز هم این که…
بیشتر بخوانید » -
دستهبندی نشده
دنیا به ما خیلی بدهکاره
حال و هوام بارونی و تیره سروزام یه قصه روی تکرارهبغض عحیبی توگلوم گیرهدنیا به ما خیلی بدهکاره دنیا به…
بیشتر بخوانید » -
دستهبندی نشده
رهایی
کفش هایمبی آنکه جایی بلد باشندراه می افتند / شبانهآواز جفت بودنشاننسیم را قلقلکو درختان آن سوترخندیدن را نفس می…
بیشتر بخوانید » -
دستهبندی نشده
ذهن پریش
چشم،در ساعت خون مُردگیتقلای-احساسرابه دارِ درد می کشد ذهنِ پریشدر پریشانی و کوفتگیعقل رابه چهار پایهدر حیاط می نشاند دری…
بیشتر بخوانید » -
دستهبندی نشده
انتظار/ شعر از راضیه کلانتر
آلبوم کوچکی که ورق می زنم توییعکس ام نشانه است که هر جا منم توییقایم شدی تو زیر تمام لباسهاماینروزها…
بیشتر بخوانید »